لطیفه های قرآنی
سختترينها
هارون الرشيد بر «ثمامة بن ابرش» كه از دانشمندان بود خشم گرفت و او را به «ياسر» خادم خويش سپرد و ياسر نيز از او مراقبت ميكرد. روزي ياسر اين آيه را ميخواند: «وَيلٌ يوْمَئِذٍلِلمُكَذِّبين»؛ اما حرف ذال را به فتح ميخواند كه معناي آن تكذيب شدگان است نه تكذيب كنندگان! ثمامه به او گفت: «مكذَّبين» پيامبرانند، چگونه ميگويي واي بر ايشان؟ياسر گفت: مردم ميگفتند تو بي ديني و من باور نميكردم! اينك پيامبران را دشنام ميدهي؟ او را رها كرد و از وي دور شد. پس از چندي هارون از ثمامه خشنود شد و او را به مجلس خود پذيرفت. روزي در حين صحبت از او پرسيد: سختترين چيزها كدام است، ثمامه گفت: دانايي كه نادان بر او فرمانروايي كند.
نظرات شما عزیزان: